
جمعه، وزیر ارتباطات که نحوه استفادهاش از شبکههای اجتماعی به همنسلانش یعنی دهه شصتیها نزدیکتر است، در توییتی خبر از تمام شدن بنزین ماشین و در راه ماندنش داد. عکسی هم ضمیمه توییت کرد که او را درحالی که دبه بنزین در دست داشت، نشان میداد. این توییت که یک جور روزمره نویسی بود، با واکنشهای مختلفی مواجه شد.
بعضیها با وزیر جوان شوخی کردند، بعضیها راه حل ارایه دادند و بعضیهای دیگر شروع به انتقاد کردند که چرا به فکر تمام شدن بنزینش نبوده است. جالب اینکه چند مورد از این انتقادها به صورت هماهنگ از طرف چندین کاربر توییتر نوشته شد و حتی دقیقا با همان جملهها به اینستاگرام هم رسید، یعنی جملههایی دقیقا مشابه از سوی کاربران مختلف.
البته این نخستین بار نیست که تعدادی از کاربران دقیقا با یک جمله بندی مشخص و کلماتی مشابه در مورد یک سوژه خاص اظهارنظر میکنند و جالب اینکه خودشان هم اظهارنظر همدیگر را لایک میکنند. همین چند وقت پیش یکی از روزنامهها درباره درآمدهای عادل فردوسی پور از سایت برنامه نود گمانهزنیهایی کرد و این کاربران بلافاصله با هشتگ مخصوص شروع به توییتهای یکسان کردند.
جالب اینکه متن توییتی که همه آنها مینوشتند و وانمود میکردند که همین الان به ذهنشان رسیده، غلط املایی داشت و هیچکدام به این موضوع توجه نکرده بودند. این طور وقتها همه میدانند که پای حسابهای کاربری فیک، تقلبی یا به قول توییتریها ناامن در میان است. اکانتهایی که گفته میشود به صورت فلهای توسط افراد مشترک اداره میشوند و در بعضی بزنگاهها سر و کلهشان پیدا میشود.
اخیرا تلاش در توییتر راه افتاده که کاربران اکانتهای اینچنینی را به همدیگر معرفی میکنند تا مسدود شوند، اما از کجا میشود فهمید یک اکانت فیک یا تقلبی و ناامن است؟ کاربران پررنگ شبکههای اجتماعی مخصوصا توییتریها یک سری نشانهها برای شناسایی این اکانتها دارند که اغلب هم درست از آب در میآید.